سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
JavaScript Codes
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به تو پیوسته دل از شبهای دراز - تمام زندگی من...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 213  بازدید دیروز: 1   کل بازدیدها: 127021
 
به تو پیوسته دل از شبهای دراز - تمام زندگی من...
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| پیوندهای روانه || تمام زندگی من [137]
[آرشیو(1)]


|| مطالب بایگانی شده || هفته دوم اسفند85
هفته سوم اسفند
نوشتهای پیشین
هفته چهارم اسفند
اولین برداشت 86

|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || به تو پیوسته دل از شبهای دراز - تمام زندگی من...
رامین
احساسی مهربون عاشق

|| لوگوی وبلاگ من || به تو پیوسته دل از شبهای دراز - تمام زندگی من...

|| لینک دوستان من || اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
بی سرزمین تر از باد

|| لوگوی دوستان من ||








|| اوقات شرعی ||


|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
به تو پیوسته دل از شبهای دراز
نویسنده: رامین(دوشنبه 85/11/30 ساعت 7:41 عصر)

به تو پیوسته دل از وحشت شبهای دراز
به تو پیوسته دل از تلخی دیدار شکست
به تو ای نغمه راز
به تو ای غنچه مست
به تو پیوسته دل آنجا ، که نه ...
نتواند که رهایی دهد از خویشتنم
به تو پیوسته دل آنجا ، که پی از جنبش درد
نیش پر کینه فرو برده چو ماری به تنم
به تو ای ساغر لبریز امید
به تو ای غنچه نیلوفر ناز
به تو پیوسته دل از ننگ درنگ
به تو پیوسته دل از رنج نیاز
وه چه بت ها ، که به شبهای گرانبار و خموش
غم دیرینه بر انگیخت از این جان تباه
من شوریده به یاد تو در این کلبه تنگ
دل افسرده رها کرده به پندار سیاه
وه چه شب ها ، که به بیغوله ناکامی سرد
پیش آینه شکستم غم تنهایی خویش
دست بر چانه ، در اندیشه تلخ ، از سر درد
رنگ جاوید زدم بر رخ رسوایی خویش
به تو پیوسته دل از ظلمت روز
به تو پیوسته دل از محنت شام
به تو ای گنج مراد
به تو ای رنج مدام !



نظرات دیگران ( )